هر آنچه که در مورد اُپ آرت یا هنر دیدمانی باید دانست !
اُپ آرت (که در خیلی از منابع به اشتباه آپ آرت عنوان شده است) یا هنر دیدمانی واژه اُپ آرت (مخفف Optical Art) مفهوم زیادی دارد که نمی توان آن را به تعریف مشخصی کرد.
اپ آرت یک سبک خاص و یا یک نوع اثر هنری خاص نیست. بلکه مفهومی وسیع تر و عمیق تر در ورای این سبک پنهان است.
اُپ آرت، سبکی هنری بود که بعد از پاپ آرت به وجود آمد. تعریف دقیق این واژه همان طور که گفته شد، بسیار مشکل است، زیرا داخل این گرایش هنری، گرایش های زیاد دیگری نیز وجود دارد.
این سبک، ترکیبی از علم و هنر است یا به عبارتی وجود علمی در آثاری که به سبک اپ آرت خلق می شوند، قابل مشاهده است.
اپ آرت در واقع یک سبک نقاشی انتزاعی است که از خطاهای بصری و جلوه های دیگر دیدمانی بهره می گیرد.
این سبک در دهه 1960 در ایالات متحده آمریکا به وجود آمد، معمولا از رنگ های درخشان و اشکال هندسی درهم فشرده استفاده می شود و بر مد، طرح های تبلیغاتی و دیگر جنبه های فرهنگ همگانی دوره خود، تاثیر زیادی داشت.
مهم ترین منبع الهام بخش اپ آرت کارهای جوزف آلبرز (یوزف آلبرس) (Josef Albers)، هنرمند آمریکایی-آلمانی، به ویژه مجموعه بزرگداشت مربع او بود.
آلبرس در این مجموعه، که در مدت زمانی بیش از 25 سال طول کشید، مربع هایی را نقاشی کرد که به گونه ای در داخل یکدیگر قرار گرفته بودند که بتوانند وارسیون های رنگ و اندازه و مکان را به نمایش در آورند.
تکنیک های اپ آرت بعد از یک دوره غیبت طولانی، دوباره به وسیله جمع کوچکی از نقاشان انتزاعی در دهه 1980 احیا گردید.
تاکنون کسی نتوانسته است به درستی تعریفی جامع و کامل از اپ آرت ارائه دهد که دربرگیرنده مفهوم این سبک باشد.
در سال 1964 مقاله ای از نویسنده ناشناسی که عنوان آن را «اُپ آرت: تصاویری که به چشم یورش می برند» گذاشت، منتشر شد.
اگرچه این تعریف تا حدودی درست به نظر می رسد، اما نمی توان گفت که کاملا بنا بر واقعیت دارد.
چون که اپ آرت فقط محدود به چنین تصاویری که نویسنده بیان کرده، نمی شود.
در اپ ارت، تحریک شبکیه چشم، مهم ترین وسیله و معمولا تنها وسیله ارتباط است و هدف از آن، ایجاد واکنش های بصری فیزیولوژیک در بیننده است.
بریجیت لوئیس رایلی (Bridget Louise Riley) به عنوان یکی از نقاشان پیشگامان در این سبک شناخته می شود.
این هنرمند در سال 1960 بازآفرینی از نمودارهایی را آغاز کرد که دانشمندان به وسیله آن ها، پروسه ادراکی را مطالعه می کردند، او بعد از تجربه های هر چه ظریف کارانه تری در این حوزه، به تدریج رنگ مایه های خاکستری و سپس سایر رنگ ها را نیز در آثارش استفاده کرد.
اُپ آرت در دهه 70 میلادی به صنعت پارچه بافی نیز راه یافت، اما باید متذکر شد که این هنر هرگز محبوبیت پاپ آرت را کسب نکرد.
ویکتور وازارلی (Victor Vasarely) را شاید بتوان مهم ترین هنرمند سبک اپ ارت دانست، چون که از همان آغاز در این سبک، بسیار فعال بوده و همواره گرایش های جدید در این زمینه به وجود می آورد.
در آینه کاری، آینه کار با استفاده از آینه و برش آن به اشکال مختلف، ظاهری از نقش های به هم چسبیده هندسی ایجاد می کند. این نقش های به وسیله مححاسبه و براساس رابطه ها و نسبت های ریاضی سازمان یافته و نوعی فضای تصویری مستقل به وجود می آورند. به این شکل از نمایش فضا به ایجاد یک فضای تجسمی گسترده کمک می کند.
از این بابت آینه کاری و اُپ آرت از لحاظ بصری قابل مقایسه با هم هستند.
نشانه های بصری مثل توهم بصری، کیفیت دیداری، تضاد رنگی قبل از اینکه در نظام زیبایی شناسی نقاشی نوین ظاهر شود در هنر آینه کاری ایرانی نمایان شده است.
اگر کم و کاستی در مطلب بود یا نظری داشتین در مورد این سبک لطفا از طریق قسمت نظرات با ما و بقیه دوستان به اشتراک بزارید.
منابع:
- پورزرین ، رضا . (1392) ، مطالعۀ تطبیقی نشانه های بصری در آینه کاری ایرانی با نقاشی آپ آرت . نگره ، شماره 27 .
(1382) . اپ آرت یا هنر دیدمانی. مهر (فرهنگی، هنری، اجتماعی) ، شماره 27 .
دیدگاهتان را بنویسید